کمیته رکن چهارم – ادوارد اسنودن با افشاگری در مورد سازمان امنیت ملی آمریکا، منجر به تغییر رویکرد امنیتی غولهای سیلیکون ولی شد.
ادوارد اسنودن ۵ سال پیش در این مقطع از سال، یک ذخیرهی عظیم اطلاعاتی حاوی ۱۰ هزار سند طبقهبندیشده در اختیار گزارشگران قرار داد که تلاش عظیم و گستردهی دولت آمریکا برای نظارت بر کار مردم را نشان میداد. این اسناد حتی حاوی تلاش سایر شرکای آمریکا در عرصهی جاسوسی و جمعآوری اطلاعات بود.
دنیا در وهلهی اول متوجه شد که آژانس امنیت ملی (NSA) روزانه سوابق تلفنی میلیونها آمریکایی را جمعآوری میکند و سپس متوجه شد که سیلیکون ولی به شرکت در برنامهی جمعآوری داده پریزم متهم است. افشاگری در خصوص پرونده هنوز هم ادامه دارد.
گزارشگران داستانهای زیادی در مورد سوء استفاده دولت و مداخلات غیر اخلاقی آن منتشر کردهاند. طبق گفتهی آنها، چنین کارهایی تنها بخش کوچکی از اسنادی است که از مجموعه آژانس امنیت ملی در هاوایی به دست آمده. این مجموعه همان جایی است که ادوارد اسنودن در آن کار میکرد. او با قرار دادن اطلاعات در دست گزارشگران، ظرف چند روز به کار دولتی خود پایان داد.
اسنودن افشاگر که اکنون ۳۴ سال دارد و تحت تعقیب مقامات آمریکا است؛ وی در حال حاضر ساکن مسکو است و بهگفتهی افراد مطلع به هیچ عنوان از کار خود پشیمان نیست.
با وجود گذشت ۵ سال از ماجرا، برخی از روند کند پیشرفت جریان ناامید هستند. طبق قانون، سازمانهای جاسوسی به کار جمعآوری اکثر اطلاعات تلفنی آمریکاییها پایان دادهاند؛ ولی دولت همچنان روی خارجیها نظارت گستردهای دارد و خود آمریکاییها هم تحت چارچوب قانونی یکسانی از NSA در معرض افشا هستند. این در حالی است که قانونگذاران قدرت نظارتی دولت را تا حد زیادی تغییر دادهاند و بحثی هم در این موضوع نبوده است.
یک فرمان اجرایی با مضمون «همه اطلاعات را جمعآوری کن» باعث میشود دولت بدون هیچ محدودیتی بتواند تمامی اطلاعات را جمعآوری کند. طبق گفته مدیر اجرایی سابق NSA، افشاگری در این خصوص، یک تهدید مستقیم برای حریم خصوصی آمریکاییها است.
از آن زمان به بعد، انگلیس هم که یکی از متحدان کلیدی NSA در کارهای نظارتی است، تلاشهای جاسوسانه خود را کاهش داده. این کشور طی یک لایحهی آزادی مدنی که شدیدترین نظارت قانونی تصویبشده در دموکراسی شناخته میشود، چنین کاری انجام داد. اما در جایی که قانونگذاران نتوانستند اصلاحات بامعنایی ایجاد کنند، صنعت فناوری (که خودش هم تحت تأثیر افشاگری اسنودن قرار گرفته بود) پا به عرصه گذاشت.
غولهای فناوری سیلیکون ولی که میخواستند اعتماد دوبارهی کاربران خودشان را به دست بیاورند، کنترل اوضاع را شخصا به عهده گرفتند. شرکتهای فناوری با تکیه بر محرمانه کردن اطلاعات، تنها توانستند دسترسی تهاجمی به اطلاعات آینده را محدود کنند.
ما امروزه تقریبا رمزگذاری منحصربهفردی در دستگاههای خود داریم ( از رمزگذاری سرتاسر در برنامههای پیامرسانی و تماس مثل آیمسیج و سیگنال گرفته تا رمزگذاری فولدیسک). چنین رمزگذاریهایی از محتویات دستگاه محافظت و در اکثر موارد دسترسی دولت به اطلاعات خصوصی را قفل میکنند. شرکت اپل یک سال بعد از افشاگری در این عرصه پیشگام شد.
رمزگذاری به پشت صحنه هم انتقال پیدا کرد. بعد از اینکه دولت هنگام دسترسی به کابلهای فیبر نوری خصوصی بین مراکز دادهی یاهو و گوگل به دام افتاد، این شرکتها شروع به رمزگذاری لینکها کردند. شرکتهایی که به نظر تحت تأثیر اقدامات دولت نبودند (مثلا شرکت مایکروسافت) هم شروع به رمزگذاری کابلهای خود کردند تا از جاسوسیهای احتمالی جلوگیری کنند.
در چنین فضایی، NSA و متحدانش مجبور شدند بهخاطر رمزگذاری از طریق قانونی در کار شرکتها مداخله کنند و دیگر بهطور مخفیانه جاسوسی نکردند. آنها بسیاری از اوقات بدون رضایت شرکتها، اطلاعات و دادهها را جمعآوری میکردند.
چنین پدیدهای باعث به وجود آمدن گزارش شفافسازی شد. گزارش شفافسازی تغییری الهامگرفته از گوگل در یک دهه بود که تعداد درخواستهای قانونی دولت از شرکتها را برای دادههای کاربران مشخص میکرد. توییتر هم در سال ۲۰۱۲ وارد ماجرا شد. بسیاری از شرکتهایی که تحت تأثیر برنامهی پریزم بودند هم شروع به آزادسازی افشاهای خود بهدنبال افشاگری اسنودن کردند.
شرکتهای اپل، فیسبوک، مایکروسافت و گوگل بهسرعت شروع به گزارش دادن دادههای تقاضاشده کردند تا نگرانیها در مورد دادن اطلاعات توسط خود به دولت را کاهش دهند. سپس نوبت به غولهای تلفن همراه و شرکتهای کوچکتر رسید تا اعداد و ارقام مربوطه را منتشر کنند.
اکنون گزارشهای شفافسازی تقریبا در همهجا هستند و اگرچه کامل نیستند؛ ولی تقاضاهای دولتی از شرکتها را بیش از پیش نشان میدهند.
اما هنوز باید دید صنعت خصوصی و مخصوصا شرکتهای فناوری چگونه دادههای کاربران خود را مدیریت میکنند. شرکتهای فناوری بهشدت شروع به استخراج و بیرون کشیدن اطلاعات کاربران برای اهداف تبلیغاتی و منافع اشخاص ثالث کردند. این شرکتها تا حد زیادی بدون قانون هستند و توسط قانونهای دولتی پوشش داده نمیشوند. چنین امری کنترل آنها روی دادهها را بدون قید و شرط میکند. نظارت خصوصی (ساخت پروفایلهای رأیدهنده و انجام تحلیلهای داده برای پیشبینی رأی آینده افراد) باعث خشم قانونگذاران شد؛ آن هم در زمانی که بسیاری از آنها نگران تأثیر بازیگران دولتی بر انتخابات بودند.
افشاگری اسنودن کسی را از نظارت دولت مصون نکرد، ولی باعث جرقه خوردن تغییرات فرهنگی در کنترل اطلاعات خصوصی و حریم شخصی افراد شد. افشاگری او حتی مانند یک کاتالیزور برای صنعت فناوری عمل کرد و باعث شد آنها پس از سالها پیشرفت و پولسازی، کمی به فکر امنیت و حریم خصوصی بیفتند.
بسیاری از شرکتهای صنعت فناوری در مقابل جمعآوری اطلاعات توسط دولت جبهه گرفتند و راه خود را پیش گرفتند.
اکنون سیلیکون ولی با تمرکزی جدید روی چگونگی مدیریت دادههای کاربران توسط صنعت خصوصی و بدون قانون، راه جدیدی در پیش گرفته است.
منبع : زومیت