کمیته رکن چهارم – نیویورک مگزین اخیراً مقالهای چاپ کرده که در آن ادعا میکند قسمت بزرگی از اینترنت (از جمله کاربران آن) جعلی (Fake) هستند.
شرکت White Ops در رابطه با فعالیتهای جعلی تبلیغاتی دو شرکت با نامهای Methbot و ۳ve گزارشی منتشر کرده است. هر دو شرکت کلاهبردار، به دروغ ادعا میکنند که تبلیغات خود را در وبسایتهای معتبر قرار میدهند و بازدید خوبی از این راه کسب میکنند. با این حال، معلوم شد که همه چیز از بازدید تبلیغها تا سایتها، همگی فیک بوده است. این موضوع New York Magazine را به وادار به مطرح کردن این سوال کرد که “چه میزان از اینترنت جعلی است؟”.
شاید گفتن اینکه بیش از ۴۰ درصد از اینترنت جعلی است، چندان باعث تعجب نشود، اما با این وجود رقم جالبی است. تعدادی از مطالعات نشان داده که کمتر از ۶۰ درصد از ترافیک اینترنت انسانی است. باتها از سال ۲۰۱۳ در اینترنت و یوتیوب بسیار گسترده شدند، تا آنجاییکه توسعهدهندگان این پلتفرم نگران این موضوع بودند که الگوریتم آنها توانایی تفکیک میان رفتار انسان و روباتها را نداشته باشد. شیوع روباتها در اینترنت دیگر شبیه به یک راز نیست، اما حالا به جرأت میتوان گفت در نقطهای هستیم که تشخیص انسان از روبات در این فضا بسیار سخت است.
از فیسبوک در ماه اکتبر به دلیل نمایش زمانی بیشتر از آنچه که کاربران در این پلتفرم وقت صرف تماشای ویدئو میکنند، شکایت شد. طبق گزارش وال استریت ژورنال، فیسبوک ادعا کرده است که تنها کمی در محاسبه اشتباه کرده و ۶۰ درصد را ۸۰ اعلام کرده است. شاکیان اما میگویند بیشتر شبیه به این بوده که ۱۵۰ را ۹۰۰ درصد نمایش دهد. صرف نظر از اینکه حق با کدام طرف بوده، فیسبوک قبول کرد که در گزارشات خود در معیارهای دیگر اشتباه کرده است، بنابراین این معیارها “جعلی” بودهاند. این همچنین میتواند به مزارع کلیک (click farms) نیز اشاره داشته باشد. کلیک فارم سرویسی است که میزان مشخصی از بازدید را به صورت جعلی برای شما تضمین میکند. البته برای این کلیکها در اکثر موارد از روباتها به جای انسان استفاده میشود.
کمبریج آنالیتیکا که نقش بسیار پررنگی در رسوایی فیسبوک داشت، به ما نشان داده که چگونه یک حزب میتواند اطلاعات ما در شبکههای اجتماعی را بخرد تا دیدگاه سیاسی ما را تحت تأثیر خود قرار دهد و به اصطلاح به آن جهت دهد. این یعنی گفتوگوهای سیاسی در فضای اینترنت میتواند جعلی باشد و شما در تنها با یک روبات سروکار داشته باشید. بنابراین سیاست هم میتواند جعلی باشد.
حتی ما هم میتوانیم فیک باشیم. به عنوان یک نمونه، ما برای شرکت در مسابقات و کوییزهای آنلاین تقلب میکنیم تا جواب درست را انتخاب کرده و وانمود کنیم که فرد بسیار باهوشی در مقایسه با هستیم. ما با پست کردن عکس فرزندانمان در شبکههای اجتماعی وانمود میکنیم که به آنها افتخار میکنیم، در حالی که تنها چیزی که به آن نیاز داریم لایک، تأیید و توجه دیگران است. به همین ترتیب ما عکسهای دیگران را لایک میزنیم به نشانه اینکه آنها مورد تأیید ما هستند، در شرایطی که شاید واقعاً آن محتوا را دوست نداشته باشیم. البته این برای همه صادق نیست، اما به نظر میرسد که مردم این روزها بیشتر و بیشتر در معرض غرور ساختگی حاصل از دنیای اینترنت، به ویژه شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند. پاکسازی دنیای اینترنت از روباتهای جعلی، سیاست جعلی و حتی انسانهای جعلی نیاز به اصلاحات فرهنگی و سیاسی در سراسر جهان دارد، اما ما هم میتوانیم با تغییر خود، قدمی در این راه برداریم.